 
															| عنوان کتاب | سلطان دلیر | 
| عنوان اصلی کتاب | The Mighty Prince | 
| موضوع اصلی کتاب | قصهها و افسانههای چین و ژاپن | 
| نویسنده | یوشیماسا سجیما Yoshimasa Sejima | 
| مترجم | محمد هدایی | 
| ناشر | کتاب نیستان | 
| گروه سنی | سوم تا پنجم دبستان | 
| درجه | خیلی خوب | 
موضوع اصلی: مهرورزی
کلمات کلیدی: قدرت، شادی،مراقبت، باغبانی
سالها پیش در کشور ژاپن سلطانی زندگی میکردکه بسیار نیرومند بود و همه از او فرمان میبردند. با
اینهمه سلطان هیچ وقت شاد نبود و تندخو و بیتحمل بود. او به همه زور میگفت. مردم به فرمان
سلطان با تمام کشورهای همسایه جنگیده بودند و پیروز شده بودند.
اما با این همه جشن و سرور پیروزی، مردم نه میگفتند و نه میخندیدند. وقتی سلطان چهرهی غمگین
و گرفته مردم را دید، فریاد زد: «بگویید ببینم، چرا اینقدر گرفته و غمگیناید؟!»
اما هیچ کس جرات حرف زدن نداشت و همه ساکت ماندند.
سلطان نیز در حالی که عصبانی و غمگین بود، سوار بر اسباش شد و به راه افتاد.
در راه صدایی شنید. دخترکی روی زمین زانو زده بود و آنچنان مشغول دانه کاشتن و آوازخواندن بود
که اصلا متوجه نشد سلطان بزرگ پشت سرش ایستاده.
دخترک آرام سرش را برگرداند. به سلطان نگاه کرد و … .
